آتشکده تپه ماربین اصفهان
آتشگاهی که آرزوی جهان است و امروز کشور با تمدن ما به کررات این گنجینه تایخی را به فراوانی دارد و افسوس که در حفظ و نگهداری این بناهای تاریخی به آن شکل که باید تلاشی صورت نمیگیرد و روزانه شاهد تخریب یا از بین رفت این تاریخ میشویم.ه بار که نمایی ، بنایی ، یا پیشینه ای از این سرزمین پهناور تخریب می شود باید بدانید که همانند کندن برگی از کتاب تمدن این سرزمین صورت میگیرد . برگی که از تجمیع آن ایران را به اصالت و به حضور پر سابقه خود تصدیق میکند . امروز درباره یکی از آتشگاه هایی که قطعا در تورهای اصفهان ما مورد بازدید شما همسفران محترم تور اصفهان قرار گرفته است ، میپردازیم ..بهتر است بدانید که این آتشگاه از چه سویی و با چه شرایط اداره میشود و تا به امروز چقدر به این اثر باستانی اهمیت داده شده است .اصفهان به دلیل داشتن تاریخچه ای وسیع و قرار گرفتن آن در قلب تاریخ یکی از مهمترین این آتشکده ها را بنا آتشکده یا آتشگاه ماربین را در خود جای داده است .آتشگاه اصفهان یا کوه آتشگاه از بناهای تاریخی شهر اصفهان و سِدِه و از یادگارهای ایران باستان است. این مجموعه دارای پیشینه تاریخیِ کهنی است و در زمانهای گوناگونی از آن بهره بردهاند. نام اصیل و کهن بنا مِهربین یا دژِ مهربین یا آتشکدهٔ مهربین بوده و اکنون در گفتارهای عامیانه به آن آتشگاه یا قلعه ماربین میگویند.آتشگاه اصفهان در غرب اصفهان و ۸ کیلومتری مرکز شهر در خیابان آتشگاه و جنوب خمینی شهر قرار دارد. این بنا در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی کوهی قرار دارد. از بلندای این تپه، تا کیلومترها از هر چهار سوی اصلی را میتوان به خوبی مشاهده کرد.این تپه از جنس سنگهای رسوبی است. تراز پایینی آن در ارتفاع ۱۶۱۰ متر از سطح دریا (حدود ۵۰ متر بالاتر از تراز مرکز شهر اصفهان) و فراز آن در ارتفاع ۱۷۱۵ متری از سطح دریا واقع شدهاست. این تپه از نظر زمینشناسی در دوره کرتاسه تشکیل شدهاست.
کمی درباره دووره کرتاسه بیشتر بدانید .
دوره کرتاسه بعد از تریاس و ژوراسیک سومین دوره دوران میانهزیستی است که در ۱۴۵٫۵ تا ۶۵ میلیون سال پیش بود و در واقع هفتاد میلیون سال به طول انجامید و از این لحاظ طولانیترین دوره در میانهزیستی است. نام این دوران اولین بار در سال ۱۸۲۲ (میلادی) توسط امالیوس دالوا به رسوبات کربناته گل سفیدی در جنوب انگلستان گرفته شد. کرتاسه به دو دوره کرتاسه پیشین و کرتاسه پسین تقسیم میشود. در دوره کرتاسه آب و هوا گرم و معتدل بوده و گیاهان پرگل و گیاهان نهاندانه در سطح زمین پراکنده شدند.بیمهرگانی همچون شاخقوچیها و فشنگچهها نیز در این دوران وجود داشتند.تیرانازور از بزرگترین شکارچیانی بود که در دوره کرتاسه پسین میزیست.در اواخر دوره کرتاسه برخی پستانداران کوچک بوجود آمدند و همچنین دراین دوره دایناسورها و آمونیتها منقرض شدند. قارهها در دورههای قبلی از یکدیگر جدا شده بودند و تنها قاره آفریقا از آمریکای جنوبی در دوره کرتاسه پیشین از هم جدا شدند. همچنین دانشمندان به این نتیجه رسیدند که در این دوره و در ۹۱ الی ۹۲ میلیون سال قبل به مدت دویست هزار سال هوای زمین به حدی گرم بوده که تنها ۵۰-۶۰٪ قاره قطب جنوب پوشیده از یخ بوده.در ایران، مرز بین ژوراسیک و کرتاسه به خوبی توصیف نشده و باور همگان بر آن است که این مرز با رخداد زمینساختی سیمرین پسین مشخص میشود که از نوع کوهزایی است. ولی یافتههای نوین نشان میدهند که بر خلاف پندارهای موجود، در بسیاری از نقاط ایران، مرز اشکوبهای تیتونین (ژوراسیک پایانی)و بریازین (کرتاسه آغازی) تدریجی و از نوع محیطهای ژرف است. به سخن دیگر، رویداد نامگذاری شده به سیمرین پسین، در اوایل کرتاسه پیشین و پس از اشکوب بریازین و به احتمال قوی در زمان نئوکومین (پیش از بارمین) رویداده که موجب خروج گسترده زمین از آب و برقراری شرایط قارهای شدهاست. به همینرو است که به جز زاگرس، حوضه فلیشی خاور ایران و مکران، نهشتههای پس از رخداد سیمرین پسین انباشتههای آواری سرخ رنگ است که با یک گذر تدریجی به ردیفهای کربناتی اُربیتولیندار بارمین – آپتین میرسد.
مشخصات بنای آتشگاه ماربین
این بنای خشتی غریب که بر فراز کوهچهای به بلندای ۱۰۰ متر (نسبت به دشت اطراف) در بخش ماربین خمینی شهراصفهان جای دارد، نخستین بار از سوی اَوِستا شناس بزرگ «ویلیامز جکسن» در اوایل قرن بیستم میلادی، مورد توجه و بررسی علمی قرار گرفت.بافتِ ساختمانیِ این مجموعه از لایههای خشتی است. میانِ دو ردیف خشت را هم یک لایه نازکِ نِی (که از رودخانه آورده میشده) قرار میدادند تا بر استحکامِ آن بیفزایند. پایههای بزرگ و خشتیِ بنا تقریباً از میانهٔ تپهٔ آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم و قابلِ اعتماد تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز بر رویِ آنها قرار داشتهاست. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پلههایی منظم و کنده شده در دلِ سنگ بچشم میخورد که تا بالا ادامه داشتهاست اما امروزه از میان رفتهاند. در بالای تپه بنایی گِرد ساخته شده که میتوان آن را نقطه نهاییِ معماریِ این بنا معرفی کرد. بر رویِ تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشدهاست. این اتاق دارای هشت گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود موبدانِ زرتشتی، آتشِ مقدس را در درونِ این اتاق قرار میدادهاند.این مجموعه دارای اتاقها و ساختمانهایی در چهار جهتِ تپه بوده که تا زیرِ اتاقکِ آتشگاه ادامه مییافتهاند و البته اکنون تنها سازههای بخشِ شمالی و بخشی از قسمتِ شرقی سالم ماندهاند و بهنظر میرسد مربوط به بازسازیِ این بنا در دورهٔ پهلوی باشند. بر رویِ برخی از خشتهای بکار رفته در سازههای بخشِ شمالی میتوان عددِ ۱۳۵۲ را دید که در قالبِ خشتها تعبیه شدهاست.آندره گُدار به سال ۱۹۳۸ میلادی، در یکی از مُجَلَّدات «آثار ایران» که اختصاص به بناهای آتش داشت، گفتاری کوتاه ولی اصولی و دقیق دربارهٔ آتشگاه اصفهان میآورد. سپس «ماکسیم سیرو» در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی، بررسیهای دقیقی را در آتشگاه به انجام میرساند، و برای نخستین بار اقدام به تهیهٔ نقشههای معماری صحیح از آن مینماید. کمی بعدتر، «کلاوس شیپ مان» با حضور درآتشگاه، آن را از نزدیک مورد مطالعه قرار داده و گزارش خود را در کتابی دربارهٔ بناهای آتش ایران، به زبان آلمانی انتشار میدهد.
از ایرانیان، نخستین بار رشید شهمردان (که یک موبد پارسی ایرانی تبار بود) در کتاب پرستشگاه زرتشتیان، ضمن برشمردن و توصیف اکثر آتشخانههای ایران، از پناه گرفتن اسماعیلیان اصفهان به آتشگاه در اواخر سدة پنجم هجری خبر میدهد.«علیرضا جعفری زند» به سال ۱۳۸۱ خورشیدی مجموعهٔ گزارشها و بررسیهای خود دربارهٔ «اصفهان پیش از اسلام» را در قالب کتابی به همین نام منتشر مینماید. در این کتاب، بر کاربری مذهبی آتشگاه تأکید شده و با استناد به نتایج آزمایش سالیابی به روش کربن ۱۴، «آتشگاه» یک معبد ایلامی دانسته میشود که بعدها تبدیل به یک معبد مهری میگردد.«میترا آزاد» با تکمیل کردنِ گزارشِ موبد شهمردان در ذکر آتشخانههای ایران، و یاری گرفتن از مطالعات «دیتریش هوف» دربارهٔ گونهشناسی چهارتاقهای ساسانی فارس و نیز مطالعات «شیپ مان» در روند دگرگونی و توسعهٔ آتشکدهها، بنای استوانهای شکل فوقانی آن را از نظر دارا بودنِ پلان دایرهای شکل، با بنای موسوم به «آتشگاه چاهک» در استان قم مقایسه میکند.از آتشگاه اصفهان در متون کهن، به نام «دژ ماربین/مهرین» یاد شده و اشاراتی دربارهٔ شهرک باستانی «مهرین» رفتهاست. یافته شدن سفالهای گورتان و نامهای باستانی روستاهای ماربین، گواه بسندهای است بر وجود فرهنگ و تمدنی دیرسال در این بخش، که متأسفانه بسیار مورد بیتوجهی واقع شدهاست.امروزه در نگهداری از این مجموعه توجهی صورت نمیگیرد. در بافتِ ساختمانهای این بنا میتوان سوراخهای زیادی را دید که به دستِ گنج یابان کنده شدهاست. بازدید کنندگان نیز خود باید راهِ بالا رفتن را انتخاب کنند و با توجه به ساختار تپه و خشتی بودنِ این سازه، سرعتِ تخریب بوسیله بازدیدکنندگان -بویژه در روزهای بارانی- بیشتر میشود.